عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود




تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان وبلاگ بسیج دانش آموزی بهیاری الزهرا(س) مرودشت و آدرس behyari.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

چادری ها زهرایی نیستند!

اگر پهلویشان درد دین نداشته باشد...

چادری ها زهرایی نیستند!

اگر عدو را با سیاهی چادرشان به خاک سیاه نکشانند...

چادری ها زهرایی نیستند!

اگر منتظر یوسف گمگشته ای نباشند...

چادری ها زهرایی نیستند!

اگر فکرشان،هدفشان،راهشان،نگاهشان،عشقشان و حجابشان فاطمی نباشد...

هر طور هستی باش،

هر طور که می خواهی باش،

فقط بدان!

که مادر پهلو شکسته مان،بخاطر چه

پلکی سوخته و قدی خمیده داشت!!!



:: برچسب‌ها: چادری ها , حضرت زهرا(س) , تصویردختران چادری , ,
:: بازدید از این مطلب : 481
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : شهرزاد
ت : چهار شنبه 12 اسفند 1394

                            

در زمان رای او با من برادر بود لیک

بعد از آن شد آدمی کم حافظه نا آشنا

 

آن زمان وردش سلام گرم بود و چاکرم

حال ما چاکر شدیم و او ندارد  اعتنا

 



:: برچسب‌ها: کاندیدا , نامزد انتخابات , شعر طنز ,
:: بازدید از این مطلب : 182
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : شهرزاد
ت : سه شنبه 20 بهمن 1394

کاندیدا،رای آورد

تابلو،نقاش را ثروتمند کرد

شعر شاعر،به چند زبان ترجمه شد

کار گردان،جایزه ها را درو کرد

و هنوز سر همان چهار راه واکس می زند

کودکی که همیشه بهترین "سوژه"است



:: برچسب‌ها: کودک کار , عکس , ,
:: بازدید از این مطلب : 185
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : شهرزاد
ت : سه شنبه 20 بهمن 1394

یکی بود یکی نبود ،غیر از خدا هیچکس نبود،

جز یکی یار خدا ،نام او روح الله،

آنکه بود مظهر مهر ،آنکه شد نور سپهر،

شهر تاریک و سیاه،مردمان مرده و بی روح و نوا،

او با بانگ رسا، میزد بر همه کس،

تا صدایش همه جا،

خفته ها را بیدار،مست ها را هشیار،

قصه بسیار زیباست،قصه ای بی همتاست،

نهضتی جاویدان،رهبرش روح خداست،

مردگان زنده شدند،زندگی رنگ دگر،

شد زمستان بهار،

عده ای با ایمان، با صفات شیران،

پاسدارو بیدار، انقلابی هشیار،

دل ها مات و خموش،بزدلانی چو موش،

گرد خود چرخیدند،

وه چه جنجالی بود ،جای ما خالی بود،

باز با بانگ رسا، می سرودند تکبیر،

یارانش همه جا، با سلاح وحدت،

قصه ام طولانیست، وقت تنگ باشد و کم ،

هر چه بود زود گذشت ،دوران ماتم و غم،

رهبر از راه رسید،

گاه تاریک گذشت،شام شد صبح سپید،

نهضت قصه شد،نهضت جاویدان،

در پناه قرآن،خاطراتی زیبا،

   رهبرش روح الله،

 

 

 



:: برچسب‌ها: شعر نو , روح الله , نهضت جاویدان , انقلاب ,
:: بازدید از این مطلب : 505
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : شهرزاد
ت : جمعه 16 بهمن 1394

رهبر انقلاب در دیدار خانواده شهدای مدافع حرم آل الله فرمودند:

حقیقتا هم شهدای شما،هم خانواده ها،پدران،مادران و فرزندان آنان حق بزرگی بر گردن همه ی ملت ایران دارند.این شهدا امتیازاتی دارند:

یکی این است که این هاازحریم اهل بیت در عراق وسوریه دفاع کردند و در این راه به شهادت رسیدند.

امتیاز دوم این شهدا این است که این ها رفتند با دشمنی مبارزه کردند که اگر این ها مبارزه نمیکردند این دشمن می آمد داخل کشور. اگر جلویش گرفته نمی شد ما باید اینجا در کرمانشاه و همدان و بقیه استان ها با این ها می جنگیدیم و جلو این ها را می گرفتیم . در واقع این شهدای عزیز ما جان خودشان را در راه دفاع از کشور، ملت، دین، انقلاب اسلامی فدا کردند.

امتیاز سوم این است که این ها در غربت به شهادت رسیدند این هم یک امتیاز بزرگی است . این هم پیش خدای متعال فراموش نمی شود.



:: برچسب‌ها: رهبرانقلاب , مدافعان حرم , شهادت ,
:: بازدید از این مطلب : 165
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : شهرزاد
ت : جمعه 16 بهمن 1394

گفتم حالا که نمی شود من هم مانند فرزند آن سال ها باشم و خاطره ی کوچکی داشته باشم تا با بیانش لبخندی کنج لبم مسکن گزیند، بنشینم و کمی با نوشتن حرف هایی که بر خواسته از آبی ترین موج احساس است خودم را به حال و هوای آن روز ها نزدیک کنم...

دیدم نمی شود ..نزدیک شدن به آن روز ها لیاقت می خواهد...افتخاری می خواهد به درازای پیروزی انقلاب...آن زمانی که اراده راسخ مردم ایران شمشیر می کشید بر تمام اجبار ها...وقتی که محمد رضا پهلوی حکومت استبدادی خود را بر ایرانیان تحمیل می کرد و مردم چون کوهی استوار در مقابل هر بایدی که شایسته نافرمانی بود،ایستادگی می کردند...

آن زمان که خیابان ها از ازدحام جمعیت، دریای خون و توپ و گلوله بود و فریاد(الله اکبر،خمینی رهبر) در دهان مردم رنگ شعار گرفته بود...آن زمان که تمنای هر کسی بازگشت تو بود و تمام مردم در خلوت خود از خدا تو را طلب می کردند...

من چطور می توانم در صف کسانی قرار گیرم که تو در آن هواپیما برایشان دست تکان دادی...چطور می توانم در زمره کسانی باشم که از خوشحالی آمدنت اشک شوق می ریختند...

وقتی می آمدی تا با مشت کوبنده ات بر دهان هر استبدادگری بزنی...وقتی می آمدی تا رهبر ملتی باشی که سال ها با پادشاهی که جز ادعای فراوان چیز دیگری در بساط نداشت،راه به جایی نبرده بود...تو آمدی و سپیده فجر،تاریکی را از دل یک ملت زدود...

تو آمدی و نغمه خوش پیروزی سراسر میهن را فرا گرفت ...تو آمدی و با رایحه خوش حظورت شکوفه های کوچک امید بار دیگر در دل مردم جوانه زد ...و هوای کشوری که سال ها ابری ظلم و ستم بود آفتابی شد...

تو آمدی و با آمدنت دفتر چهار فصل زندگی ورق خورد و در دل زمستان سرد بهار سرزد و پرتو درخشان سربلندی در دل بهمن ماه تابیدن آغاز کرد و نسیم خوش پیروزی جای جای این میهن اسلامی را نوازش کرد...

با آمدنت بازار ظلم و فساد تعطیل شد..دوباره خانه ها پر شداز بوی گلاب و اسپند....ایران شد مهددلیران وشیر مردانی که بااراده خود بر هرچه غیر حق است تازیانه می زنند...به یک باره ایران متحول شد ودفتر تاریخ ایران فصل جدیدی از داستان خودراآغاز کرد ...

درست در بیست و دومین روز از ماهی که دوست داشتنی ترین ماه زمستان بود،پیروزی انقلاب اسلامی این میهن پر خروش مهر اثبات خورد ...مردم برفراز بام ها آواز الله اکبر سر دادند و ایران مانند کشوری که فوران خبر پیروزی و سر بلندی اش جهانی را در آتش فشان قدرت خود سوزاند و داغ تصاحب یک وجب از خاکش را بردل ابر قدرت کاذب گذاشت...

حالا برای ما جوان هایی که چند دهه از آن روز های پر افتخار دوریم سال هاست اگر تاریخ تکرار می شود،دوباره بر طبل بزرگ پیروزی کوبیده می شود و دوباره ما به شوق این افتخار بزرگ بر خود می بالیم...دوباره در گوش تاریخ این پایداری و مقاومت زمزمه می شود...دوباره روز از نویی که اگر صدها هزار سال از تکرارش بگذرد باز هم نو خواهد ماند...دوباره پرچم سه رنگ ایران ما پر شکوه به اهتزاز در آمد..

دوباره بیست و دو بهمن است...

دوباره دوازده بهمن است...

دوباره بهمن است ...

و چه کسانی جز ایرانیان می توانند هیبت این ماه را درک کنند وقتی که عظیم ترین و گرم ترین اتفاق عمرش در دل بهمن سرد رخ داده !

من افتخار می کنم که فرزند این خاکم...افتخار می کنم که من هم در ردیف کسانی هستم که گذشته ایران برایم مدالی درخشان است...هر چند که برای لمس این مدال درخشان خیلی دیر به دنیا آمدم خیلی دیر ...

                                                                                                                                            دل نوشته

           



:: برچسب‌ها: بیست و دو بهمن , دوازده بهمن , امام خمینی (ره) , ایران سربلند , دلنوشته ,
:: بازدید از این مطلب : 181
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : شهرزاد
ت : یک شنبه 11 بهمن 1394

 

                                    

من کنون کاندید شورا گشته ام***عاشق تبلیغ و غوغا گشته ام

 

آرزو دارم به رای بی شمار***تا که روشن گردد این شب های تار

 

یک ستاد خوب برپا میکنم***عکس زیبایی مهیا میکنم

 

در کنار آن همه عکس رتوش***بس شعار خوب می آید به گوش

 

کوچه ها را من خیابان می کنم***خانه ها را باغ و بستان می کنم

 

چاله های شهر را پر می کنم***شیب های تند را سر می کنم

 

گر به من رای دهید ای دوستان***مهد کودک  زنم در بوستان

 

ورزش این شهررا رونق دهم***تیم بسکت را نشانم در برم

 

می دهم افزایشی سهم زنان***در سیاست های خرد و کلان

 

از مدیران من حمایت می کنم***با حقوق کم قناعت می کنم

 

وام مسکن را کمی آسان کنم***هم زمین هم خانه را ارزان کنم

 

گر رسد سرمایه ای افزون و خوب***برج میلادی بسازم در جنوب

 

یک حقیقت را بگویم ای عزیز***نیست سرمایه در اینجا یک پشیز

 

کیسه ها از پول خالی گشته است***یا که شاید ماست مالی گشته است

 

این همه برنامه هابا آب و رنگ***کاردانی خواهد و صبر و درنگ

 

چون نظارت نیست بر گفتار ما***وعده دادن ساده باشد نزد ما

 

ازشعار و وعده های بی اساس***هم اگر خسته شدم هم عاس و پاس

 

پس همان بهتر نشینم در کنار***اینقدر خالی نبندم با شعار

 



:: برچسب‌ها: کاندید , شعار , برنامه , تبلیغ , وعده ,
:: بازدید از این مطلب : 252
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : شهرزاد
ت : یک شنبه 11 بهمن 1394

شرح تصویر بالا

طی عملیات تفحص،در منطقه چیلات،پیکر دو شهید پیدا شد.

یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود.لباس زمستانی هم تنش بود و سر شهید دیگری را که بین پتو پیچیده شده بود را در بغل داشت.معلوم بود که شهید درازکش،مجروح شده بوده است.

پلاک داشتند،پلاک ها را دیدیم که به صورت پشت سر هم است.شماره ها 555و556.فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفته اند.معمولا اینها که با هم خیلی رفیق بودند،با هم می رفتند و پلاک می گرفتند.اسامی را در کامپیوتر جستجو کردیم، دیدیم که آن شهیدی که نشسته است،پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر...

شهید سید ابراهیم اسماعیل زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل زاده پسراست اهل بابلسر...

کاش از ما نپرسند که بعد از شهدا چه کردیم...



:: بازدید از این مطلب : 200
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
ن : شهرزاد
ت : جمعه 9 بهمن 1394



:: بازدید از این مطلب : 199
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : شهرزاد
ت : چهار شنبه 7 بهمن 1394



:: بازدید از این مطلب : 201
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
ن : شهرزاد
ت : چهار شنبه 7 بهمن 1394
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

<-CommentGAvator->
<-CommentAuthor-> در تاریخ : <-CommentDate-> - - گفته است :
<-CommentContent->

<-CommentPage->

(function(i,s,o,g,r,a,m){i['GoogleAnalyticsObject']=r;i[r]=i[r]||function(){ (i[r].q=i[r].q||[]).push(arguments)},i[r].l=1*new Date();a=s.createElement(o), m=s.getElementsByTagName(o)[0];a.async=1;a.src=g;m.parentNode.insertBefore(a,m) })(window,document,'script','//www.google-analytics.com/analytics.js','ga'); ga('create', 'UA-52170159-2', 'auto'); ga('send', 'pageview');